دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

هزار سال به امید تو توانم بود

پنجره‌ای‌ به بهترین شعرهای عاشقانه امروز و دیروز ایران و جهان، هدیه‌ برای  تمام عاشقان

هزار سال به امید تو توانم بود

هر آنگهی که بیایم هنوز باشد زود


مرا وصال نباید همان امید خوشست

نه هر که رفت رسید و نه هر که کشت درود


مرا هوای تو غالب شدست بر یک حال

نه از جفای تو کم شد نه از وفا افزود


من از تو هیچ ندیدم هنوز خواهم دید

ز شیر صورت او دیدم و ز آتش دود


همیشه صید تو خواهم بدن که چهرهٔ تو

نمودنی بنمود و ربودنی بربود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد